Web Analytics Made Easy - Statcounter

زهرا اویسی بازیگر سینما و تلویزیون درباره حضورش در سریال سوادیاران گفت: شاید بیشتر پروژه‌هایی ساخته شده با این مضمون و به این موضوع پرداخته باشند، ولی اینگونه موشکافانه و با گونه‌های مختلف به معضلات بیسوادی در جامعه اشاره نشده بود. متاسفانه همه ما در جامعه با افرادی روبرو می شویم که به دلیل دانش کمشان و نداشتن سواد ممکن است ما را درگیر مشکلات کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همانطور که عرض کردم بی سوادی به خود شخص لطمه زیادی وارد می‌کند و در آینده هر فردی تأثیر بسزایی دارد، اما ما در یک جامعه وسیعی زندگی می‌کنيم که باعث می شود به اطرافیانمان هم ناخواسته صدمه بزنیم.

وی افزود: جمعی یک روز پر تنش و یک جلسه بی نتیجه رو پشت سر گذاشتند فقط به دلیل عدم دانش و تحصیلات یک شخص. این نمونه ایست که نه تنها به خودشان و به دیگران هم ضربه میزنند، موارد بسیار بسیار زیادی وجود دارد. بنده با پذیرفتن نقش ام و ایفای آن خواستم در ترویج علم و سواد نقش کوچکی داشته باشم آرزوی من این هست جمع کثیری ببینند حتی افراد تحصیل کرده جامعه که می‌توانند مشوق باشند برای آن دسته عزیزان که از این معضل عذاب می‌کشند، اما اگر بتوانم  روی یک فرد هم تاثیر بذارم خداراشکر موفق بودم.

اویسی پیرامون نقش  توضیح داد: این نقش و کاراکتر برام جذاب بود، چون تجربه نکرده بودم، در واقع من باید دو شخصیت رابازی می‌کردم، زمان بیسوادی که باعث شده بود برای ممر درآمد و گذاران زندگی در خانه‌های مردم با مشکلات جسمانی و زندگی که گریبان‌گیرش بود کار کند، و زمانی که بعد فارغ‌التحصیل شدن و بهبود اوضاع زندگی اش و برطرف شدن مصائب یک زن کارآفرین هم می‌شود. خب قائدتأ این دو شخصیت تفاوت‌هایی داشت، از لحاظ  ترکیب لحن و عامیانه صحبت کردن با غریبه و آشنا و نوع برخورداش، سطح کار و زندگی اش حتی فرم نشستن و برخاستنش در جامعه تفاوت داشت.

وی ادامه داد: من سعی و تلاش کردم این تفاوت‌ها را نشان بدهم که در واقع تحصیلات در آداب و معاشرت و خلق و خوی شخص در جامعه و زندگی شخصی چقدر تأثیرگذار است؛ که اگر جویا و خواهان احترام و ارزش در زندگی و جامعه هستیم لازمه اش آموختن است! امیدوارم که تا حدودی موفق شده باشم.

اویسی پیرامون مشکلات در جامعه عنوان کرد: چرا متاسفانه در جامعه امروزی ما نوجوانان و جوانان به ارزش‌ها به بزرگتر‌ها، به اصول‌ها حتی برخی به خانواده خود بها نمی‌دهند؟! رفتار‌های ناپسند، الفاظ نادرست این‌ها همه نشأت از بی سوادیست، چون نیاموخته، بلد نیست که چه بازتابی در زندگی و شخصیتش دارد، خیلی از جوانان ما ترک تحصیل کردن، همیشه هم فقر مانع نشده، من در خانواده‌های متمول میبینم که بچه‌ها تمایلی به ادامه تحصیل ندارند، ولی همیشه و در همه شرایط پول نمیتواند نجات دهنده باشد. پول احترام، شخصیت، نزاکت و دانش نمی‌آورد، شما ثروتمندترین فرد ایران باشید، اما سواد نداشته باشید، وقتی در یک جمع باسواد قرار میگیرید، وقتی نتوانید در ادب و ادبیات در سطح آن جمع باشید، ناخواسته و به مرور زمان آن جمع از شما دوری می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: طرح سوادآموزی شبکه آموزش سیما فیلم و سریال سریال تلویزیونی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۲۴۱۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افعی تهران، راسکولنیکُف و احساس منحصر به فرد بودن در جهان

   عصر ایران؛ مهدی مالمیر- با یک نگاه سرسری به لیست سازندگان سریال «‌افعی تهران» هم می‌شد حدس صائب زد که سریال با مخاطبِ بسیار همراه خواهد شد؛ مخاطبانی که نرم نرمک و از گوشه و کنار صدای انتقادات برخی‌شان را می‌شنویم که بر این نکته انگشت تاکید می‌فشارند که در این سریال، به اخلاق و رفتار مردم ساکن در تهران کم‌لطفی‌هایی شده است چراکه مردم در تهران آن سان که سریال به تصویر کشیده، آدم‌هایی بی‌اعتنا به هم‌نوع و  کنایه‌زن و تلخ‌زبان نیستند.

  در این‌که در تمام شهرها در سراسر جهان آدم‌هایی از این جنس کم نیستند حرفی نیست اما چرا در این سریال این نوع آدم‌ها در کانون سریال قرار گرفته‌اند و بی اغراق در بیشترِ سکانس‌ها با این تیپ آدم‌ها رو به رو می‌شویم؟

    پاسخ اما به تیپ شخصیت اصلی سریال باز‌می‌گردد. ما به جهان شخصی وارد شده‌ایم و با چشمان شخصیتی جهان را می‌نگریم که نگاهی دگرگونه به انسان‌ها و جهان دارد: «‌آرمان» منتقد سینما و مدرسی است که در آستانۀ 50 سالگی فرصتی به کف آورده تا نخستین فیلم بلندش را کارگردانی کند و به جرگۀ کارگردانان فیلم اولی بپیوندد! این منتقد سینمایی که کمی دیر برای ساختن فیلم‌اش به تکاپو افتاده، از نوعی ویژگی شخصیتی برخوردار است که بدان «شخصیت بیش از حد حساس» یا hayper sensitive person  گفته می‌شود.

   دارندگان این ویژگی شخصیتی، جهان گرداگردشان را با حساسیت بالا درک و دریافت می‌کنند و از پیش پا‌افتاده‌ترین ماجراهای روزمره نمی گذرند و مدام رخدادی را که برای بسیارانی می‌تواند با پوزخندی یا دستِ بالا با شانه بالا انداختنی برگزار شود، در ذهن و ضمیرشان همچون سکانسی از یک فیلم دردناک مرور می‌کنند و دندان روی دندان می‌سایند و گهگاه از کاهی کوه می‌سازند و مته به خشخاش زندگی می گذارند. 

مثلا پاسخ نه چندان گرم نانوای محترمِ محل در یک صبح سرد، برای کاراکترهایی که چندان درگیر ویژگیِ «‌شخصیت بیش از اندازه حساس» نیستند، می‌تواند با بی اعتنایی و حتی بی توجهی رو به رو شود یا آن را به حساب خستگی و هزار و یک دلیل و علت دیگر بنویسند و همچون بچه آهوییسبکبال از کنار آن بگذرند و دنبال کار و بار خود را بگیرند، اما شخصیت بیش از حد حساس، این بی‌مهری کوچک را در ذهن خود بدل به رویدادی بزرگ می‌کند و با منفی‌بافی و تفسیرهای کهکشانی از یک اتفاق روزمره، به روان خود زخم‌های ناسور می‌زند و سلول‌های عصبی خود را به کشتن می‌دهند!

   در سریال افعی تهران با کارگردانی « سامان مقدم» چند بار هم  از زبان خود شخصیت محوری داستان که صادقانه در برابر روان‌شناس اقرار کرد که رویدادهای روزمره را نمی‌تواند مثل باقی ادم ها ندیده یا نابوده بگیرد با تیپ شخصیتی ارمان کارگردان پنجاه ساله آشنا می شویم و هم در یکی از ظریف ترین سکانس ها که به روشنی دست بر روی نقطه ضعف شخصیت حساس می گذارد: آنجا که آرمان در سکانسی از سالن تئاتر بیرون می آید و وقتی پول بلیتش را از خانم بلیت فروش مطالبه می کند و خواهان پس گرفتن آن است با نگاه توام با تحقیر خانم مواجه می شود و صحنه خندۀ نه چندان مودبانه و نالازم خانم بلیت فروش را چند بار در موقعیت‌های مختلف به یاد می آورد و در آنجا است که سریال اولین تلنگر را به مخاطب می‌ند که با شخصیتی نامعمول در سریال رو به رو است و ضروری است از او انتظار رفتار و منشی از لون دگر داشته باشد.

  هنگامی که با شخصیت داستان و ویژگی‌های رفتاری او آشنا شدیم، با آسودگیِ بیشتری می‌شود رفتار او و کنش و واکنش‌اش را در دایره همکاران، همسایه و همسر سابق و همسایه پیش‌بینی و درک کرد.

   آرمان با سِنسورهای حساس اش بدل به آینه‌ای زشت‌نما می‌شود که دست بر روی نکاتی می‌نهد که شاید در زندگی روزانه کمتر کسی به قول قدیمی‌ها سنگی در ترازوی آنها بگذارد.

   اینکه رابطۀ میان شهروندان در کلان‌شهری مثل تهران تا چه اندازه می‌تواند پیچیده باشد. تا چه اندازه باید مراقب سخنانی باشیم که با شتاب بر زبان جاری می‌سازیم، تا چه اندازه باید سکنات خود را به هنگام حمله خشم و کدورت و حسادت کنترل کنیم و... چرا که همه آدم‌ها نمی توانند به راحتی از ماجرایی، کنایه ای، متلکی و نیشِ زبانی و پرخاشی درگذرند و این احتمال متاسفانه کم نیست که برای برخی اتفاقات ناگوار روزمره بدل به عقده‌ها و کمپلکس‌های خطرخیز شود.

  افعی تهران، همان قاتلی که در شهر پیچ و تاب می‌خورد و آرمان بر آن است تا فیلم‌اش را از روی زندگی پُرماجرای او بسازد، احتمالا یکی از همین «‌شخصیت های بسیار حساس» است که ناخوشی روانی‌اش به حد خطرآفرینی برای جامعه تبدیل شده است؛ احساس نزدیکی حسی میان کارگردان و قاتل سریالی هم از همین اشتراکات روانی سرچشمه می‌گیرد.

 
هر دو، چه کارگردان و چه قاتل زندگی درونیِ پیچیده ای دارند. هر دو از رویدادهایی رنج می کشند که از زمان کودکی بر روان شان سنگینی می کند( قاتل زنجیره ای کسانی را می کشد که در کارنامه شان سابقه کودک آزاری دارند) و در نهایت، هر دو آدم های منحصر به فردی در نوع خود به شمار می روند که در قاتل این احساس منحصر به فرد بودن به جنایت می انجامد. چرا که هر قاتلی چنان چه از رمان بی نظیر «جنایت و مکافات» آموخته ایم، در وهله اول با نوعی احساس خاص بودن، خود را محق می داند که دست اش را به خون همنوع رنگین کند. راسکولنیکوف کم بنیه و بیمار که دانشجوی حقوق بود، در هذیانات  و تفکرات اش به این نتیجه رسیده بود که آدمی است « ویژه»  که سزاوار به انجام رساندن کاری است که از هر کسی ساخته نیست: قتل پیرزن رباخواری که زندگی او را همچون زندگی پشه ای بی ارزش می شمارد و شایسته ی نابودی!

                                                                                       راسکولینکوف در رمان "جنایت و مکافات"



در آخر، می شود به نویسندگان فیلمنامه آفرین گفت که شخصیتی با ویژگی های روانی خاص آفریده‌اند و داستان را بر روی شانه‌های یک شخصیت بیش از حد حساس سوار کرده اند و از این طریق، هم سریالی با مایه‌های پلیسی و جنایی ساخته‌اند و هم شماری از ویژگی‌های برخی از ما شهروندان عجول و بی حوصله و گه‌گاه بی‌ملاحظه را به تصویر کشیده‌اند که کمتر کسی در فیلم‌ها و سریال‌ها به این ظریفه‌ها توجهی جدی نشان می‌دهد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: توجیهات پیمان معادی؛ "ارشاد" یا هنر؟ پیمان معادی؛ بوسنده، پوشنده یا گوینده؟! پیمان معادی درگیر یک پرونده قتل شد

دیگر خبرها

  • واکنش به بازی شهاب حسینی در آخرین سریالش
  • سریال نون خ ترادژی زندگی هنرمند سیستانی شد
  • فرجی: در فصل ۵ «نون خ» هفت نفر دست و پایشان شکست/ صحبت کردن درباره فصل جدید زود است
  • مستندی درباره مادری که دو بازیگر نقش دو دختر گمشده اش را بازی می کنند
  • چهره متفاوت بازیگر نقش علی در آینه عبرت بعد از ۳۵ سال
  • امیر جدیدی بازیگر فیلم فرانسوی شد
  • افعی تهران، راسکولنیکُف و احساس منحصر به فرد بودن در جهان
  • هدیه عجیبی که رونالدو از عربستانی‌ها گرفت
  • واکنش دوستان بازیگر زن سریال نون خ به چهره و ظاهرش (فیلم)
  • از اینجا رانده و از آنجا مانده